ی بنده خدایی واسه ماهیگیری نارنجک میندازه تو رودخانه ی مشت ماهی ریز و کوچیک میاد رو آب میزنه زیر گریه میگه الهی بمیرم زدم تو مهدکودکشون؟
.
.
وقتی یه دختر میره پا تخته و مسئله رو اشتباه حل میکنه:
کامبیز:ووووش اشکال نداره گلم فدا سرت
بیژن:عسیسم خودم یادت میدم
قدرت:بیبین ابجی غمت نباشه آ خودم رات میندازم
وقتی یه پسر میره پا تخته و مسئله رو اشتباه حل میکنه
کامبیز: خاک بر ســـــــــــــر عمه ننـــــــــــــه
بیژن:عمتو خوبه ؟بیا بشین مگه مجبوری
قدرت:داداش میای بشینی یاخودم بشونمت؟
.
.
یارو میفته تو جزیره آدم خورا،آدم خورا میگیرنش،رییسشون میگه پوستشو بکنید تا باهاش قایق درست کنیم.یارو هم چاقورو میذارو رو شکمش و میگه جلو نیاید وگرنه قایقتونو سوراخ میکنم !
.
.